نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

هستی من.نفس

پانزده ماهگي نفس مامان

سلام هستی مامان خوبی شما منم خوبم مرصی   عسلم پانزده ماهگیت مبارک   برا عسلم بگم که من هنوز بهتر نشدم هم بالا میارم و هم فشارم پایینه و زحمت ها افتاده گردن باباجون غذا درست میکنه و به شما میرسه و از خاله زهرا  هم تشکر کنیم که این روزا به اونم زحمت میدیم و اذیتش میکنیم. شما هم غذا خوردنت کمی از قبل بهتر شده و شبا هم کمتر پیش میاد که از خواب بیدار بشی و غذا بخوری خدارو شکر مامانی. البته بازم درگیر دندونی و کلا اشتهات کمه و داری از بغلا دندون درمیاری خیلی سخت دندون درمیاری عزیزم مامانی فدات بشه. با اسباب بازی هات بازی میکنی. لی لی لی حوضک دوست داری و همش با انگشتات نشون میدی کلاغ پر اینارو هم یادت داد...
29 آبان 1393

وضعیت مامان و از شیر گرفتن نفس جون

سلام قشنگ مامان خوبي نفس مامان برا هستي مامان تعريف کنم که اين روزا حال ماماني خيلي خوب نيست ويارش خيلي بده هرچي که ميخوره همش بالا مياره همش سردش ميشه فشارش پايينه بايد آمپول تقويتي بزنه وقتي هم که آمپول بهم ميزنند مامان بزرگ يا عمه سيمين شما نفس مامان خيلي گريه ميکني الهي قربون اون اشکات بره ماماني که هواي ماماني رو داري   اين روزا دارم سعي ميکنم که يواش يواش از شير بگيرمت يه بار که مامان بزرگت خونه مون بود گفت اينجوري کن و اونجوري کن يعني چسب بزن يا فلفل ديديم طاقت نياوردي و فقط گريه کردي الهي قربونت برم من ماماني منو ببخش واقعا ببخش که دارم بهت ظلم ميکنم اما مجبورم آخه بايد ني ني مونم رشد کنه بزرگ بشه سالم باشه م...
25 آبان 1393
1